۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

عقب نشيني جمهوري ولايت فقيه در برابر جامعه جهاني و مردم-بازي باخت باخت

از وقتي احمدي نژاد در دور قبلي انتخابات پيروز شد با اما و اگر هاي فراوان تمام راههاي مذاکره را بست و تمام پلهاي ساخته شده در زمان ثبات سياسي خاتمي را پشت سر خراب کرد به گونه اي که ديگر نتوانست پلهاي خراب شده را هرچند به طور ناقص برپاکند .آنچنان در توهمات مشايي - مصباح ساخته غرق شد که نفهميد در اين 5 سال نکبت بار رياستش بر اندکي از جامعه چگونه باعث دشمن تراشي براي ملت ايران شده است و اقتدار ايران و ايرانيان را در منطقه و جهانيان با ادبيات لمپني و کوچه بازاري و عوامفريبانه متزلزل کرد و دوستان گذشته را که تمايل به همکاري با ايران بودند همگي را يکي يکي دشمن فرض کرد و آنها را از خود طرد کرد . حال ماجراي سياست خارجي به حدي آشش شور شده که همه راهها بسته شده و هر روز خبر جديدي از تحريم ميرسد که انگار پايان ندارد . کار به جايي رسيده که براي رديف کردن خنده سياستمداران غربي به جاي بازگشت به مذاکره شرط هم تعيين ميکنند و طوري رفتار ميکنند که انگار در موضع قدرت مطلق هستند . حال در اين شرايط ايا غرب بسته مشوقهاي زمان خاتمي را رو خواهد کرد پاسخ منفي است الان بحران جهاني است و هزينه جنگ عراق و افغانستان هم زياد است حال زمان امتياز دادن است آنهم امتيازهاي سنگين تا غرب را تا حدي راضي کند پس تا اينجا کوچکترين عقب نشيني باعث پيشرفت و سهم خواهي غرب خواهد شد پس اين يک سر باخت براي جمهوري ولايت فقيه و مليجک دربار رهبر.
اپيزود دوم برنامه ايست که چندي است از طرف اصولگرايان ميانه رو مثل لاريجاني ، مطهري ، توکلي و.. کليد خورده و آن ايجاد يک جبهه ساختگي جديد در برابر دارودسته احمدي نژاد و به خاک ماليدن آن حتي با خفت و خوار کردن او در مجلس و استيضاحش.
انتقادهاي تند از بي برنامه گي هاي اقتصادي و اجتماعي  چند وقتي است از طرف اين جبهه جديد مطرح ميشود . اما اين نکته قابل ذکر است که مدت اين سياه بازيها گذشته است آن موقع که توکلي و مطهري به دنبال دستگيري سران به اصطلاح خودشان فتنه بودند و اصلا از خود نميپرسيدند مگر چند نفر آدم ميتوانند اينهمه جمعيت را به خيابان بياورند و جلوي سگان هار ولي وقيح قرار دهند . آخر چه کسي به خاطر موسوي و کروبي جان خود را به خطر مي اندازد اما مردم به خاطر راي خود و آزادي وطن خود خونها دادند . در آن موقع تمام فکرشان دستگير کردن بيشتر افراد و دادگاههاي نمايشي بود . بازهم از خود نپرسيدند بياييم ببينيم مردم چه ميخواهند ؟آنروز ها که صف بنديهاي جديد ايجاد شد آقايان به اصطلاح اصولگراي ناراضي پشت رهبر جنايتکار سينه ميزدند و لفظ فصل الخطاب از دهانشان ميريخت .
آن روزها مردم ميخواستند حرفشان را بگويند اما گوش شنوايي نبود . حال آقايان يادشان افتاده با اين مردم کار دارند و نيازمندشان هستند . پس حال ميخواهند برگردند اما لازم است توجه کنند که دير شده شايد 1 سال قبل با برکناري دزد آراي مردم ميشد مدتي بخشي از مردم را تا حدي راضي کرد اما بعد از اينهمه جنايت امکانپذير نيست و هر روز هم خامنه اي با شيرين کاري جديد احمدي نژاد و سپاه روبه رو است از مراسم چهارده خرداد بگير تا حمله به دفاتر مراجه و تجمع سانديس خورها مقابل مجلس . و انگار ديگر مليجک دربار به دنبال نشستن در يک طرف ميز بازي قدرت است و نميخواهد آلت دست خامنه اي باشد . پس در اينجا هم برگشت از کوچکترين مواضع نظام همانند آزادي زندانيان يا موارد ديگر بخش هاي مختلفي از نيروهاي حاکميت را رئدرروي ديگر قرار ميدهد و باعث پيامدهاي ناميموني در لايه هاي تماميت خواه سپاه و دولت و مجلس خواهد شد . پس انجام چنين کاري مثلا برکناري احمدي نژاد هم فايده اي ندارد . و شروع اين بازي براي حکومت بسيار خطرناک است . پس در اين قسمت هم قسمت باخت دوم هم ثابت شد .
به نظر حقير ، خامنه اي راهي جز تفييذ اختيارات رهبري ، واگذاري قدرت ، انحلال مجلس ، برگزاري مجدد رياست جمهوري ندارد شايد با اين اعمال بتوان حداقل نام جمهوري اسلامي را نگه داشت . چون مردم با اسم حکومت مشکلي ندارد چون در لواي حکومت هاي جمهوري هم ديکتاتورهايي چون موگابه ، قذافي، حسني مبارک و رهبر کره شمالي ظهور کرده اند .
اميد است مورد توجه قرار بگيرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر