قانون اساسی جمهوری اسلامی واقعا به بن بست رسیده است باور ندارید ؟
به گذشته برگردید ریاست جمهوری محمدخاتمی و مجلس ششم نشانه پرشورترین حضور اصلاح طلبان و روشنفکران در سطوح عالیه حکومت است . اما به نتایج آن بنگرید قتهای زنجیره ای ، محدودیت شدید روزنامه ها دانشجویان و احزاب . این زمان که به عرض رسید طلایی ترین دوران بود و الا مجلس های قبلی با رییس جمهوری های قبلی چنان هماهنگی نداشتند به جز این مجلس هشتم که با رییس جمهور همگی از یک گروه هستند .
در دوره مجلس ششم و رییس جمهوری خاتمی مردم فقط کمی مزه آزادی های فردی و اجتماعی را چشیدند و به سرعت این آزادی ها سلب شدند و قوای مقننه و مجریه نتوانستند کاری از پیش ببرند .چرا؟
فقط به نهادهای زیر نظر رهبری دقت کنید سپاه ، بسیج ، قوه قضاییه و مطبوعاتی که زره آهنین داشتند همانند کیهان ، صداوسیما به طور دربست، و همچنین چهار وزارت خانه که منصوب رهبری بودند .
در واقع رهبری همراه با سپاه زمانی که مردم داشتند اندکی مزه آزادی را می چشیدند مشغول طرح نقشه ای برای آینده بودند . نقشه جامعه ای بی اراده و بی اختیار که از ترس فقط بله قربان گو باشند . رهبری مشغول پروراندن بسیجی هایی بود از جنس نامردان و همینطور و پاسداران و نیروهای انتظامی و اطلاعاتی به همین شکل .
دوستان فرض محال را بر این بگذاریم که هیچکس توسط شورای نگهبان رد صلاحیت نشود و افرادی همچون تاجزاده و نبوی و رمضان زاده و غیره حتی از داخل زندان کاندیدای نمایندگی مجلس بشوند و بازهم فرض محال بدون اینکه تقلبی صورت بگیرد وارد مجلس بشوند. ایا به آینده فکر کرده اید . از روز اولی که وارد مجلس بشوند مدام احکام حکومتی میرسد مدام شورای نگهبان حق را به قوه مجریه میدهد مدام سپاه و بسیج نمایندگان را تهدید میکنند و حتی چه بسا باز هم به زندان بیاندازند . پس در واقع بازهم افرادی به مجلس میروند که فقط اسم دارند و نمیتوانند رسم خود را ادامه دهند ( البته میل قلبی شان این نیست ولی مطمئننا مجبور به سکوت خواهند شد)
پس دیدید قانون فعلی جمهوری اسلامی در گردابی سهمگین گرفتار شده که هیچ قسمت آن نمیتواند راهگشا و امیدواری برای مردم باشد . هر گوشه آن یا آنقدر بی خاصیت شده که قدرت خود را از دست داده یا آنقدر قوی شده که دیکتاتوری چون سیدعلی خامنه ای را در خود پروش داده . شورای نگهبان بی اختیار ، مجلس شورا، مجلس خبرگان،ریاست جمهوری، قوه قضاییه و دهها سازمان و نهاد دیگر که مسلوب الاختیارند .
دوستان از همین الان باید به فکر تدوین قانونی درست برای جامعه و حاکمیت بود قانونی که سهم هر کدام مشخص باشد حاکمیت زیر نظر قانون باشد و حرف و خواسته اکثر مردم هم قانون باشد ، قانونی که از برگزاری رفراندوم نترسد و در آن چنین چیزی تعبیه شده باشد ، قانونی که در آن وظایف قوای سه گانه به وضوح روشن شده باشد ، قانونی که حق دخالت به کسی را در امور محوله به قوای سه گانه ندهد . قانونی که برآمده از خواسته های یک ملت اندیشمند و خردمند باشد .
دوستان هدف از گفتن همه این حرفها دو مورد بود 1- در کوتاه مدت حتی در حالت خوشبینانه حضور در انتخابات بی معنی خواهد بود 2- به فکر چاره ای باید باشیم برای تدوین یک قانون اساسی درست و بی عیب و نفص .
این حکومت رفتی است نمیدانم کی ولی تا به حال حاکمان جور پایه های حکومتشان چنان سست شده که روی سرشان خراب شده . از استالین و هیتلر بگیر تا بن علی مبارک و بشار اسد .
بهتر است در این مدت به فکر باشیم به فکر قانونی که دیکتاتور پرور نباشد
به گذشته برگردید ریاست جمهوری محمدخاتمی و مجلس ششم نشانه پرشورترین حضور اصلاح طلبان و روشنفکران در سطوح عالیه حکومت است . اما به نتایج آن بنگرید قتهای زنجیره ای ، محدودیت شدید روزنامه ها دانشجویان و احزاب . این زمان که به عرض رسید طلایی ترین دوران بود و الا مجلس های قبلی با رییس جمهوری های قبلی چنان هماهنگی نداشتند به جز این مجلس هشتم که با رییس جمهور همگی از یک گروه هستند .
در دوره مجلس ششم و رییس جمهوری خاتمی مردم فقط کمی مزه آزادی های فردی و اجتماعی را چشیدند و به سرعت این آزادی ها سلب شدند و قوای مقننه و مجریه نتوانستند کاری از پیش ببرند .چرا؟
فقط به نهادهای زیر نظر رهبری دقت کنید سپاه ، بسیج ، قوه قضاییه و مطبوعاتی که زره آهنین داشتند همانند کیهان ، صداوسیما به طور دربست، و همچنین چهار وزارت خانه که منصوب رهبری بودند .
در واقع رهبری همراه با سپاه زمانی که مردم داشتند اندکی مزه آزادی را می چشیدند مشغول طرح نقشه ای برای آینده بودند . نقشه جامعه ای بی اراده و بی اختیار که از ترس فقط بله قربان گو باشند . رهبری مشغول پروراندن بسیجی هایی بود از جنس نامردان و همینطور و پاسداران و نیروهای انتظامی و اطلاعاتی به همین شکل .
دوستان فرض محال را بر این بگذاریم که هیچکس توسط شورای نگهبان رد صلاحیت نشود و افرادی همچون تاجزاده و نبوی و رمضان زاده و غیره حتی از داخل زندان کاندیدای نمایندگی مجلس بشوند و بازهم فرض محال بدون اینکه تقلبی صورت بگیرد وارد مجلس بشوند. ایا به آینده فکر کرده اید . از روز اولی که وارد مجلس بشوند مدام احکام حکومتی میرسد مدام شورای نگهبان حق را به قوه مجریه میدهد مدام سپاه و بسیج نمایندگان را تهدید میکنند و حتی چه بسا باز هم به زندان بیاندازند . پس در واقع بازهم افرادی به مجلس میروند که فقط اسم دارند و نمیتوانند رسم خود را ادامه دهند ( البته میل قلبی شان این نیست ولی مطمئننا مجبور به سکوت خواهند شد)
پس دیدید قانون فعلی جمهوری اسلامی در گردابی سهمگین گرفتار شده که هیچ قسمت آن نمیتواند راهگشا و امیدواری برای مردم باشد . هر گوشه آن یا آنقدر بی خاصیت شده که قدرت خود را از دست داده یا آنقدر قوی شده که دیکتاتوری چون سیدعلی خامنه ای را در خود پروش داده . شورای نگهبان بی اختیار ، مجلس شورا، مجلس خبرگان،ریاست جمهوری، قوه قضاییه و دهها سازمان و نهاد دیگر که مسلوب الاختیارند .
دوستان از همین الان باید به فکر تدوین قانونی درست برای جامعه و حاکمیت بود قانونی که سهم هر کدام مشخص باشد حاکمیت زیر نظر قانون باشد و حرف و خواسته اکثر مردم هم قانون باشد ، قانونی که از برگزاری رفراندوم نترسد و در آن چنین چیزی تعبیه شده باشد ، قانونی که در آن وظایف قوای سه گانه به وضوح روشن شده باشد ، قانونی که حق دخالت به کسی را در امور محوله به قوای سه گانه ندهد . قانونی که برآمده از خواسته های یک ملت اندیشمند و خردمند باشد .
دوستان هدف از گفتن همه این حرفها دو مورد بود 1- در کوتاه مدت حتی در حالت خوشبینانه حضور در انتخابات بی معنی خواهد بود 2- به فکر چاره ای باید باشیم برای تدوین یک قانون اساسی درست و بی عیب و نفص .
این حکومت رفتی است نمیدانم کی ولی تا به حال حاکمان جور پایه های حکومتشان چنان سست شده که روی سرشان خراب شده . از استالین و هیتلر بگیر تا بن علی مبارک و بشار اسد .
بهتر است در این مدت به فکر باشیم به فکر قانونی که دیکتاتور پرور نباشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر