حذف تدریجی یارانه ها سخنی که پر بیراه است قرار است یک شوک به مردم وارد شود . مردم هم به علت ضعف مالی توانایی مقابله با چنین موج سهمگینی را ندارند یا باید غرق شوند یا مبارزه کنند . از اینگونه بر میاید که در آینده نه چندان نزدیک با دو سناریو روبه رو هستیم. 1- دولت آنقدر شعور دارد که نظام را فدای تصاحب اندک پول دریافتی از مردم بابت حذف یارانه ها نکند و البته در جبهه اصولگرایان متعادل شکست سختی بخورد که شاید تبعات سنگینی برایش داشته باشد مانند استیضاح گسترده وزیران و حتی سوال یا برکناری دولت
2- این سناریو که بیشتر به رفتارهای این دولت شبیه است و محتمل تر به نظر میرسد صحبتهای احمدی مقدم رییس پلیس رژیم ، تمدن استاندار تهران مدرکی است بر این مدعا و همچنین سخنان نا آگاهان اقتصادی که به علت حضور در سپاه اکنون در پستهای اقتصادی تکیه زده اند و هر روز با دروغها و تناقض گویی های خود ذهن مردم را آشفته میکنند . حرفهایی از قبیل نرخ 400 تومانی بنزین ، مبلغ 24000تومانی یارانه ها، اعلام یک شبه قیمت بنزین و.. که البته هر دم از این جهنم دروغی میرسد .
دولت در این سناریو یک طرح ضربتی را پی میگیرد ابتدا کشور را به حالت حکومت نظامی در می آورد اماکنی نظیر فروشگاههای بزرگ ، پمپ بنزین ها ، حدالمقدور شعب مرکزی بانکها ، پایگاههای بسیج ، صداوسیما ، ادارات دولتی و کلانتری ها تحت چتر امنیتی نیروهای بسیج سپاه و ناجا و واجا قرار میگیرند تا در مقابل هرگونه حرکت احتمالی بیشترین خشونت را به خرج دهند .
و این میتواند خطرات به مراتب بیشتری داشته باشد که در اینجا قصد توضیح آنرا ندارم و به همین بسنده میکنم که پاسخ قشر ضعیف چنان است که پایه های سست رژیم را نابود کند .
اما سکوت هوشمندانه موسوی و کروبی در این مورد قابل تقدیر است و نمیخواهند وارد بازی نخ نمای حکومت شوند و تاکنون حریف سعی در مرتبط دانستن آنها با این قضیه میکند اما موسوی و کروبی مرد باران دیده هستند و به توهماتی همچون فتنه اقتصادی یا اتاق فکر مبارزه با طرح تحول اقتصادی پاسخی نداده اند . البته آنها نسبت به فشار اقتصادی بر مردم هشدار داده اند اما به صورت پر رنگ وارد این مقوله نمیشوند چون نمیخواهند در صورت شکست قطعی این طرح آتو به دست کودتاگران بدهند و میخواهند نیروهای کودتاگران وحشی را با نیروهای یکی به نعل یکی به میخ همانند مطهری نادران توکلی رضایی و... تحلیل بدهند و نظام دچار چنان مشروعیتی شود که سر دو راهی سختی قرار بگیرد ، ترک حکومت یا تن به خواسته های اکثریت مردم و رهبران معترضان .
به نطر میرسد با آگاه سازی افرادی که حتی طرفداران حکومت هستند نسبت به این طرح بی برنامه و یک شبه بتوان آنها را نسبت به این موضوع توجیه کرد . دوستان در مورد مسایل اقتصادی همه درگیر هستند اما در مورد مسایل سیاسی و اجتماعی بعضا افراد مغز خود را تعطیل میکنند و حرف ولی فقیه را فصل الخطاب میدانند . مگر اینکه سید علی خامنه ای علاوه بر مقولات سیاسی ، قضایی، اجتماعی و علمی وارد مقوله اقتصادی هم بشود ولی بازهم فصل الخطاب بودن جواب شکم گشنه زن و بچه افرادی که خامنه ای را رهبر میدانند نمیدهد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر